زمان شاه، مردم با هم خوب بودن. نمازخونا نمازشونو میخوردن. عرقخورا عرقشونو میخوردن. اینجوری نبود که نمازخونا عرق ِ عرقخورا رو بخورن، و عرقخورا هم نماز ِ نمازخونا رو بخونن. نه اینجوری نبود. خانوما با بیکینی میرفتن تو آب ِ دریا، هیچکس نیگاه میکرد؟ دنبال زن و بچهی مردم میافتاد؟ بگو یک در هزار. الان همه گرگ شدن. ولشون کنی خشک خشک میکننت. اون مومنه هم میرفت توی مسجد، بدون بیکینی. کسی نمیگفت تو چرا ریش داری. چرا چادر داری. چرا؟ چرا نماز میخونی؟ کسی به کار هم کار نداشت. اینجوری نبود که. موز شده بود فلان تومن همه اعتراض کردن، هویدا برگشت گفت حالا مردم موز نخورن، چی میشه؟ هیچی همه ریختن تو خیابون و موز فروشیا رو آتیش زدن، هویدا هم به گه خوردن افتاد. موز شد همون قیمت قبلی که همه بتونن موز بخورن. من خودم با دو هزار تومن ماشین خریدم با دههزار تومن خونه خریدم، تو الان برو با دههزار تومن ببین پهن بارت میکنن؟ برو با ده میلیون تو یه بنگاهی، بپرس خونه بهت میدن؟ یارو بنگاهیه ممکنه عصبی شه اصن کونت بزاره. اون زمون ما میرفتیم شکوفهنو، حمیرا بود، هایده بود، گوگوش بود. دمیس روسس مییومد ایران. مث الان نبود، این جک و جندهها کین؟ تقصیر ِ خود شاه شد. دستشو میکرد تو جیبش میگفت شما چش آبیا، خیلی پر رو شدید. تو تلویزیون گفت. معلومه که کارتر قاطی میکنه. به کارتر میگی چش آبی؟ مگه کارتر کلهپزیه؟ همهش تقصیر اون کارتر پدرسوخته بود. کندی هم از کارتر پدرسوختهتر بود. شاه، بختیار رو دیر آورد سر کار، اگه بختیار زودتر اومده بود اینجوری میشد؟ بدبختو چهل تیکه کردن، کجا؟ تو فرانسه. بدبخت، بختیار. همین دبی، طرح شاه بود برای کیش. داشت درست میشد ایران، میافتاد دست فرح خوب میشد. ولی من همون موقعشم از فرح بدم میاومد. جوون بودم دیگه، طرفدار ثریا بودیم ماها. اونم رفت دو تا فیلم پیزوری بازی کرد، بعدم دق کرد مرد. فکر کن ملکه باشی بعد چون اجاقت کوره طلاقت بدن، آخه پسر میخوای چیکار عن آقا؟ حالا اصن بچه میخوای چیکار؟ وردار داداشتو بکن ولیعهد دیگه. این همه داداش. علیرضا، غلامرضا، عبدالرضا، وردار اصلن تزیینی کن سلطنتو، مگه انگلیس نیس، اصن ملکه میاد بگه چرا اینجوری کردین؟ اصلن اگه بگه مردم میگن به تو چه، تو برو تو قصرت. خاورمیانه است دیگه. ترسو بود شاه. وانستاد. کسخل اومد گفت صدای انقلاب شما رو شنیدم. کسخل، انقلاب کون ِ کی بود؟ خمینی رو کی میشناخت؟ ما که خمینی رو نمیشناختیم. یه روز رفتیم تو شلوغی دیدیم دارن میگن استقلال آزادی، جمهوری اسلامی. جمهوری ِ اسلامی؟ دیگه از فرداش نرفتیم، گفتیم دیگه ریده شده تو قیام.
No comments:
Post a Comment