Wednesday, July 27, 2011

اینتروی داستان صکصی

سلام من کسرام و این داستان که می‌گم عین حقیقته. من سایز سینه‌م رو نمی‌دونم اما سایز پام هست چهل و دو، این رو هم بگم که موقع ارتکاب این داستان من بیست و هفت سال سن داشتم و توی یه وزارتخونه‌ی دولتی مشغول به کار بودم و انصافاً همه از هیکل من تعریف می‌کردن و خودمم ای بگی نگی آره، از هیکلم تعریف می‌کردم تا این‌که اون اتفاق افتاد.

2 comments:

  1. کسری جون
    میشه راجع به خودت بیشتر بگی؟
    میتونیم با هم آشنا شیم؟
    ببین ای اس ال پلیز
    ببین من پیدا میشم با تو
    زندگیم با تو معنی پیدا میکنه
    ببین بدون تو هیچم

    این مکالمه جنبه ی دلقک بازی دارد و فاقد هر گونه ارزش مادی معنوی میباشد
    از همکاری شما پیشاپیش ممنونم!

    ReplyDelete
  2. kolli vaghte ke man to khomariye baghiyeye in ghesseam :D :P

    ReplyDelete