Sunday, November 27, 2011

در ادامه

خانوم رفتن دوبای که یک نفسی از دست نک و نال‌های من بکشن، منم هیچی دیگه دارم می‌رم خانه‌ی سالمندون خودمه بستری کنم، اگه شیرینی دانمارکی اُوُردین برام، ببزارید تو کیفتون این پرستارا می‌گیرن از ما، نمی‌دن بخوریم

No comments:

Post a Comment