Sunday, December 4, 2011

سالمندان در خانه

تو چمدونم توپوق نمکی پیدا کردم. می‌گم کاوه بیا ببین چی پیدا کردم. می‌گه هااااا؟ می‌گم توپوق! توپوق نمکی پیدا کردم! می‌گه چُپُق؟؟ کر شده. گفتم کور و کچل که بودی کر هم شدی؟ می‌گه خر همه‌کستن. آخرش دیگه نقش توپوق رو براش بازی کردم، فهمید. گفت آهان

No comments:

Post a Comment