زمان شاه یه تومن هزار دلار بود. مردم با بیکینی میرفتن دریا نه با مانتو. پسرا برا مادراشون گل میخریدن نه شال. شال کسی نمیخرید. اصن شال نمیشناختن. به هر کی میگفتی شال، بر و بر زل میزد بهت. لابد با خودش میگفت این چی میگه دیگه سر ِ صُب-یا حالا شب- . بعد دیگه موز گرون شد، ریده شد تو کانسپتِ زمان شاه.
تقصیر هویدا هم شد، حالا از بحث دور مییفتیم. باری به هر جهت. زمان شاه پیکان بود هزار تومن. یعنی به دلار میشد یه میلیون دلار. آمریکاییها اومدن رایزنی کردن، گفتن آقا ما اف شونزده میدیم پیکان میگیریم. پیکان رو گرفتن بردن ژنرال موتورز، رییس کارخونه اومد یه نیگا انداخت، گفت بازش کنین. مهندس جیمز فرانکُس گفت بابا این تالبوته، چیشو وا کنیم؟ تخمیه. رییس کارخونه گفت میگم وا کنین ینی وا کنین. هیچی وا کردن پشماشون ریخت. همون سال، جیام شورلت کوروت دادن بیرون. از الگوی پیکان در موفقیت بهره جسته بودن. اولین پیکانی هم که آمریکاییا از ایران خریدن داستان جالب تعمقی داره آخه: پیکانش یه بژ ملویی بود، مات. کوروت که اومد بیرون دیگه اقتصاد آمریکا زنده شد. شاه اومد تو تلویزیون گفت این چشآبیا پیکان ِ ما رِ مفت میبرن و ما ر ِ آزار میدن. شهبانو هم که خوشگل بود نمیتونست تسلی بخش باشه خیلی در اون لحظات اذان ظهر به افق تهران.
حالا یه چیز خفنتر بگم. زمان صفویه اصلاً دلار تو کمر ِ باباش بود.
این متن توسط ژان توش گُذار کارگردانی شده در ضمن
گُدار اضافه کرد تو موج نو ایرانی آخه امروز روزه "زن زن است" این رِ ببی خووو
ReplyDeleteچرقدر به سیمنای مققاله اییتون شبیه جناب گدار . نوشته شده توسط " چیز جاش توش " برادر ناتنی " جیم جارموش".ـ
ReplyDelete