یکوقت
یکجا
از یکی
میشنوی فلانی مرد
فلانی منم
باید بیایی
مجلسم
در یک مسجد
شاید امیرآباد
شاید سعادتآباد
بعد من که نیستم
سفت فشارت بدم
بگم
سیاه بهت نمیاد
هیچکس نیست
حتی وقتی هقهق میکنی
هیچ کس نیست شانهات را بمالاند
آب دستت دهد
همه با تو بدند
چون
من بی تو بود که مردم
چون من با تو بود که نمیمردم.
گرفتی؟
یکجا
از یکی
میشنوی فلانی مرد
فلانی منم
باید بیایی
مجلسم
در یک مسجد
شاید امیرآباد
شاید سعادتآباد
بعد من که نیستم
سفت فشارت بدم
بگم
سیاه بهت نمیاد
هیچکس نیست
حتی وقتی هقهق میکنی
هیچ کس نیست شانهات را بمالاند
آب دستت دهد
همه با تو بدند
چون
من بی تو بود که مردم
چون من با تو بود که نمیمردم.
گرفتی؟
No comments:
Post a Comment