Friday, July 1, 2011

بگین خب، الان به این خاطره‌ات بخندیم؟ - Nov 23, 2010

ما دبیرستانی بودیم به نوبه‌ی خود. بعد تکبیر گفتن تازه مُد شده بود توی کلاسمون. مثلاً جلوی معلّما هم حتی می‌گفتیم، اونا هم پذیرفته بودن، به هر حال ما غیرانتفاعی بودیم و لوس و اینا، وقتی یکی از بچه‌ها یه چیز ِ چرتی می‌گفت که می‌طلبید بگیم تکبیر، می‌گفتیم تکبییییییییییر، بعد همون اوایل، چون من حس می‌کردم آدم ِ بامزه‌ای هستم که باید حتماً بگم تکبیر، سر ِ کلاس ِ آقا آجورلو که حسابان درس می‌داد، این پژمان گ. برداشت یه چیز ِ چرتی پروند که انسان عنش می‌گرفت از شنُفتنش، اومدم بگم تکبیر، گفتم تبریک، خیلی هم بلند و رَسا. بله.

No comments:

Post a Comment