Thursday, August 25, 2011

من گربه‌ی نارنجی ِ خیلی شادی‌ام که چی؟ که بله، همه‌ش پی شیر و ببرم، و بیشتر هم پی ِ ببرم

من هم مث بقیه آدم حسابیا می‌گم ببرا ملاکن، هر چی ببرا گفتن باید گوش کنیم. یا گوش بدیم. فرقی نداره. نصایح ببراست که اهمیت داره. اولین چیزی که اهمیت داره اینه که ببرا چی می‌گن. و دومین چیز اینه که بفهمیم آیا ببرا واقعاً راضین؟ از این وضعیت راضین؟ چون این‌طور به نظر نمی‌رسه، کاش می‌شد ببرا راضی باشن. و ارضا شده سر به بالین بزارن. چه‌طور می‌شه فهمید که یک ببر چی می‌گه ؟ چه منظوری در پس اون چشم‌هاش نهفته؟ من البته گروه دانشمندای خودم رو دارم که می‌شینن روی این موضوع فکر می‌کنن و حتماً تحقیقاتشون نتیجه می‌ده، اونا امتحان خودشونو پس دادن. اینا یک سری دانشمند ژاپنی‌ان که بحران زلزله رو در ژاپن بررسی کردن و اتفاقاً توی تحقیقاتشون به ببرا رسیدن. بله، من دانشمندای خودم رو دارم با حقوقی که مکفی بودن از سر و روش می‌باره. اما مابقی ِ مردم چی؟ ممکنه تا قیام قیامت کسایی باشن که متوجه‌ی منظور دقیق ببرا نشن. اون‌وقت باید چه کرد؟ جدا از این موضوع، چیزی که من رو نگران می‌کنه اینه که ما فراموش کردیم ملاک ببران. هر چی ببرا بگن اونه که ملاکه. بقیه‌ی حرفا رو یه کبریت بگیرین زیرش آتیشش بزنین و روی خاکسترش وایستاده بشاشین. مطلقاً اهمیتی نداره چی کار می‌کنین با بقیه‌ی حرفا. حیف ِ این ببرا که نصیب شما شدن.

2 comments:

  1. This comment has been removed by the author.

    ReplyDelete
  2. وبلاگ جالبی داری ولی آدم گهی هستی. به من سر نزن

    ReplyDelete