Sunday, August 28, 2011

Mick, The Jagger

امروز با میک جگر بودم، می‌تونست دهنش رو تا هفده سانتی‌متر مربع باز کنه. می‌تونست  تا شعاع یه متر قر بده. چه مردی. این اون مردیه که باید باشه. بهش گفتم میک جریان دیوید بویی چی بوده؟ گفت هیچی بابا رو هریون بودیم یه گُیی خوردیم. گفتم هریون؟ گفت همون هرویین. راستشو که گفت دیگه واقن ازش خوشم اومد. دیگه آدم از یه انگلیسی چی می‌خواد جز گفتن ِ حرف راست؟ گفتم هی میک. گفت بله کسرز. گفتم هه‌هه هیچ‌کس تا حالا منو صدا نزده بود کسرز. گفت کُس نگو کسرز. گفتم خیله خب. خواستم بپرسم حاضره با من یه آهنگ بخونیم دو تایی؟اما نپرسیدم. تخم نکردم. من معمولاً تخم نمی‌کنم. چون معمولاً مرغ نیستم. بعد یه قوطی آب‌جوی دیگه وا کرد و تارف زد. گفتم نه. ممنون. من همین الانش به‌گام. گفت منم به‌گام. اما این دلیل نمی‌شه آب‌جو نخورم مرد. بعد دهنش رو شونزده و نیم سانت مربع باز کرد و آروغ زد اااسب.

1 comment:

  1. پریروز رفته بودم پیش دیوید! خیلی از میک بد گف! یکی از بزگترین مشکلاش همین بد تلفظ کردنای میک بود, هی میگف این مرتیکه آبرو منو برده هرجا میریم باید یه سوتی بده! نمونش همین آخر هفته قبل رفته بودیم مهمونیه راجر اینا, اومده برگشته گفته بم, هی دیو, پاشو بریم رو ترانس یکم هریون بزنیم آی شیم!- پایان نقل قول!
    منم هاج و واج نگاش کردم یکمم پش سر میک حرف زدیم, ازش راجع به ابی بودن میک ئم پرسیدم, سکوت کرد بنده خدا!!

    ReplyDelete