Thursday, April 26, 2012

بیا به بالینم

زمان شاه آخرای هفته دیگه همه در تکاپو بودن حتماً برن شکوفه نو خانوم گوگوش رو ببینن. یا دست ِ کم برن کوچینی تو بلوار کشاورز امروزی و بلورا الیزابت سابق. حالا من کاری ندارم ولی آخه کودوم عقل سلیمی می‌یاد اسم الیزابت رو ور داره بکنه کشاورز؟ جواب: همون عقل سلیمی که اسم کندی رو ور می‌داره، می‌زاره توحید. ما با یه همچین خرده‌فرهنگی طرفیم. خرده‌فرهنگی که می‌یاد اسم یه فست‌فود رو از آپاچی به آواچی تغییر می‌ده و آیس پک رو مجبور می‌کنه تا روی همه‌ی تابلوها بنویسه قورباغه‌ی مایوس.

صحبت خانوم گوگوش بود. چند روز پیش توی خیابون دیدم جوون مردم سوار پژوش شده، نوحه گوش می‌ده. آخه چرا یه جوونت باید نوحه گوش بده و بد تر از اون شیشه‌های ماشینش رو بکشه پایین تا مردم توی خیابون بشنُفن و عق برنن؟ آخه چرا همون گوگوش رو گوش نمی‌دین؟ گوگوش گوش نمی‌دین، لابد داداریوش هم داریوش نمی‌دین.

زمان شاه این‌طوری نبود. مگه داریوش بوی گندم رو نخوند؟ آقا من الان برم بوی گندم بخونم کونم نمی‌زارن؟ الان شما می‌یاین می‌گین کون داریوش هم گذاشتن. اگه این رو بگین من دیگه بحث رو باهاتون ادامه نمی‌دم چون یه قیاس مع‌الفارغی کردین. اون موقع ما شورلت نوا داشتیم، الان چی داریم؟ ماتیز.

No comments:

Post a Comment