رییس اومد تو گفت امسال به حقوقتون اضاف نمیشه چیزی، مگه اینکه بیشتر از یه سال اینجا بوده باشین. ولیپور برگشت گفت چرا؟ رییس گفت چرا نداره، همینیه که هست. ولیپور گفت اما درمنش خودش به من گفت هیژده درصد میره رو حقوقش. رییس گفت اون سه ساله اینجاست تو چند ساله اینجایی؟ شیش ماه هم نشده. ولیپور حرفی نزد. گلابدرهای از اون ته داد زد من که هشت ماه اینجا بودم چی؟ رییس گفت توئم هیچی. گلابدرهای گفت شاشیدم به این شرکتتون بابا. رییس گفت چی گفتی؟ گلابدرهای گفت گفتم شاشیدم به این شرکتتون بابا. بعد کیفش رو برداشت و اومد که بره. رییس گفت وایستا بینم. ولیپور گفت منم میرم، کیفش رو برداشت. رییس پرسید تو کجا؟ هر کی رفت دیگه برنگرده. گلابدرهای که حسابی جوش آورده بود گفت آره؟ بعد معامله شو در آورد و نگاه کرد به چشمای رییس و شاشید رو زمین. ما نمیتونستیم واکنش مناسبی به جز تماشا کردن از خودمون نشون بدیم. بعد زیپشو کشید بالا و رفت که رفت. رییس به من نگاه کرد بعد به ولیپور نگاه کرد، بعد باز دوباره به من نگاه کرد و بعد به شاشهای گلابدرهای. ولیپور گفت براتون آرزوی موفقیت نمیکنم، لیاقتشو ندارین. بعدم رفت و سعی کرد پاش به شاش گلابدرهای نخوره. رییس به من گفت درمنش، تو چرا اونجا نشستی؟ گفتم کجا بشینم؟
عالی
ReplyDelete