Friday, July 1, 2011

دزد با سمند ِ کدخدا، یورتمه می‌رفت تو کوچه‌ها - Jan 21, 2011

یک خانومی کیسه‌های خریدش رو گذاشت روی زمین و داد زد آی دزد، آی دزد. کیسه‌های خرید از اون پایین زل زده بودن به خانومه. سیب‌زمینی‌ها، و پیاز‌ها و هویج‌ها و سیب‌ها و پرتقال‌تامسُن‌ها. همه‌شون گفتن آی‌دزد. میوه‌فروشه دویید اومد بیرون داد زد چی شد خانوم؟ ماشینتو برد؟ خانومه گفت آره. میوه‌فروشه گفت آی دزد. چند تا رهگذر داد زدن آی دزد و اضافه کردن بگیرینش، سمنده اون بالا بود ته ِ بن‌بست داشت دور ِ دو فرمون می‌زد. چند نفر آی دزد کنان دوییدن سمتش. چند نفر سر جاشون واستادن گفتن آی‌دزد. پرتقال تامسُنا از توی نایلون با صدای لطیف گفتن آی دزد. پرتقال تامسُنا صدای لطیفی دارن. که می‌تونن دزدای دریایی رو گمراه کنن. از این حیث، مث پریای دریایی‌اَن. بعد چند نفر دیگه با کت و شلوار و یقه اسکی واستادن گفتن گروه تواشیح ِ شبکه‌ی چاهار تقدیم می‌کند: الّهووومَ صلی علی وَ سلّیم و آی دوووزد و آی دووووووزد آآآآآآآ. سمنده دور زد. اومد نزدیک. دزده سرشو آورد بیرون داد زد  آی دزد. و مردم هم گفتن آی دزد. سمنده رفت. پلیس اومد. رفت توی صحنه شرایط رو بررسی کرد. هویج‌ها حاضر شدن به سوالات ِ جناب سروان و جناب سرباز جواب بدن. هویج‌هایی بودن که دوست داشتن کمک کنن تا هر چی زودتر گره‌ی این جنایت باز بشه و بیفته یک گوشه.  جناب سروان پرسید آی دزد؟ هویجا گفتن آی‌دزد. بعد نوبت میوه‌فروش رسید. میوه‌فروش توضیح داد که آی دزد. پلیسا گفتن اوهوم. این یعنی این‌که از روی شواهد یک سرنخ‌هایی پیدا کردن. گروه تواشیح گفتن بیسمی‌الله‌ِالنّوووور.....بیسمی‌الله‌النّووووور، بیسمی‌الله‌ایلنّوری ایلنّور....بیسم‌الله ایلنّووووور.... پلیس‌ها تعجب کردن، از اون‌ها خواستند به سوال جواب بدن. پرسیدن آی دزد؟ اون هم گفتن که بله، آی دزد. یکی از سیب‌زمینی‌ها شواهد ِ خیلی مهمی در اختیارشون گذاشت، گفت آی دزد. و پلیس‌ها همین رو هم توی دفترچه‌شون نوشتن، با یک خودکاری که فقط مثل بیک می‌نویسد روی دفتری که روی جلدش نوشته بود پاپکو نوشتن آی-دُزد. بعد به خانومه اطمینان دادن که آی دزد. و خانومه با تشکر گفت که امیدش اول به خداست و بعدش به آی دزد. پلیسا گفتن که باید به مرکز یک آی دزد ِ مشروح بدن، و همین کار رو هم کردن.

No comments:

Post a Comment